پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
تبلیغات
.
بروزباش
هرآنچه که شمادوست دارین دربروزباش
بروزباش
www.malasfarham.loxblog.com
بروزباش
لطــــــفا از دیگرصــــفحــــات و مــــطالـــب وب نــیز دیــدن فرمایید

https://telegram.me/taramod

https://telegram.me/taramod

https://www.instagram.com/zibayi_taramod

https://www.instagram.com/zibayi_taramod

کـانـال ایستگاه تغیـــــیر بـاورهـــا راهــــــــــی بســـوی موفقیـــت




گذر زمان بی من
نوشته شده در 8 شهريور 1393
بازدید : 91593
نویسنده : فرهام

"امروز، سه شنبه ششم خرداد ماه یک هزار و سیصد و نود و سه"

وقتی به این فکر میکنم که این تنها سه شنبه ایه که 6 خرداد 93 هست، که این تنها روزیه که این مشخصاتو داره و فردا یعنی یه روز دیگه هم از عمرم گذشته احساس پوچی می کنم، این سه شنبه برای خودش یه موجود (نمیدونم یه اتفاق یا یه تاریخ یا هر چی که شما بگید !!! ) مجزاست، مثل من که یه انسان مجزام، یه کسی که فقط خودمم و دیگری نیستم، مثل من که یه شناسنامه مجزا دارم و با بقیه متفاوته؛ اونم یه سری مشخصات تک داره که فقط مربوط به خودشه نه هیچ زمان دیگه ای.

همه چیزایی که فقط یه دونه ازشون وجود داره با ارزشن (البته به جز من ! ) پس این سه شنبه، این لحظه، همین ثانیه که داره میگذره با ارزشه چون همین یه دونه ازش بود و از الان به بعد دیگه این یه دونه وجود نداره ... 

یه دفعه به خودم اومدم دیدم یه ماه از تاریخی که قول داده بودم کارمو تموم کنم گذشته، تو این مدت بارها تاریخو از خانواده و دوست و آشنا و فامیل و تلویزیون شنیدم ولی هیچ وقت مغزم پیغام نداده که داره دیر میشه.


+ خیلی وقته که زمان رو فراموش کردم و این خیلی بد و آزاردهنده س.



امید وارم همیشه ملس باشین

:: موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,



مطالب مرتبط با این پست
.
خیانت...
دوست دارم.....
قطاری سوی«خدا» میرفت،.....
منتظر
صدا ندارد...
چرا...........
راستش روبگو....؟
!!!!!
جز این نمی تواند باشد...
دریا دریا ...
پروانه در آتش شد و اسرار عیان دید؟
این همه...
بی کلام
شعری که می گذرد...
کاری به کار عشق ندارم...
به قدمت عشق سوگند
سنگفرش
من با تو ام ای رفیق!
تو باید خانه ی ما را بلد باشی...
رد می شوم از جوی و غمِ تر شدنم نیست!
به گریه گفتمش از اشتباه من بگذر...
چه می شد؟!!
بگذار، که بر شاخه این صبح دلاویز
از کفم رها ...
از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران
پشتم از بار غمت خم گشت...
دو نوازی کمانچه و سنتور
آشفته خیالی تا کی ؟!
عایا...؟؟
دلم تنگ است...
دوست دارم..
از تو مینویسم..
اندازه دنیا...
نمیبینی و نمیشنوی..
نیما یوشیج
واى بــه حــال کــافــه چــى اگـــــــــــــر...!
٫ #مخاطب-خاص ...(:
ابری تر از پاییز...
دیگر آنقـــدر کــوچک نیستـم که در دلــــتنگی هـــایم گم شــــوم
همان باشد که سایه اش میگوید....
سخنی بگو برف!
یـــــادش بخیـــر چـــه قـــــرارها داشتیــم! بــــا رفتـــن تـــو بـــود کـــه بیقـــرار شدیــــم ...!
فقط تو میدونـﮯ کـِ دیگـﮧ نیست...
امآ نِمیـלآنَنْدْ . . سَنْگینـــــےِ לَرْسْ هآیـــــے اَسْـــــتْ ڪــﮧِ ....
تنهایے آدمے را عَوضــ مےڪند.......
قبرستانی....به نام بغض….”
فرصت رقصیدن دارد…!!
دلـم گرفتــه اسـت یــا دلـگیــرم یـا شایـد هـم دلـم گیـر اسـت نمــی دانــم …
یک گوشه از قلبم ...
زن ها....



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: